ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺨﻨﺪ …
عاشق این بیماری ام …
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
کتاب آموزش سئو سایت | 1 | 198 | sangriz |
پ نه پ جدید و خنده دار (5) | 0 | 159 | aniaz |
روش مفيد براي جلوگيري ازبي شوهري | 0 | 163 | aniaz |
جوکهای جدید و خنده دار تلگرام (5) | 0 | 137 | aniaz |
اس ام اس عاشقانه (سری 5) | 0 | 133 | aniaz |
قلب شوهر! (شعر طنز) | 0 | 121 | aniaz |
حد و حدود کنجکاوی در بچه ها باید به چه میزانی باشد؟ | 0 | 131 | melika |
خواص روغن بادام تلخ | 0 | 168 | melika |
دانستنيهاي جالب دنياي تغذيه | 0 | 140 | melika |
باگ عجیب در نوار تسکبار ویندوز 7! | 0 | 118 | melika |
استخراج رمزهای وایفای از اندروید | 0 | 97 | melika |
احساس افسردگی میکنید؟ موسیقی شاد گوش بدهید! | 0 | 103 | soofiya |
جلوی من حرکت نکن
من پیروی نمیکنم ،
پشت سر من حرکت نکن ،
من رهبری نمیکنم
تنها کنارم قدم بزن و دوستم باش.
دوتا عاشق با هم ازدواج کردن وضع پسره زياد خوب نبود برا همين
هميشه کار ميکرد تا زنش راحت زندگي کنه گاهي وقتا حتي شبا هم کار
ميکرد. همه کار ميکرد.کارگري فروشندگي حمالي عملگي .سخت کار
ميکرد اما حلال.هيچ وقت دست خالي نميومد خونه.وقتي ميومد دختره با
جون و دل ازش استقبال ميکرد.ماساژش ميداد براش غذا ميذاشت
پاهاشو پاشوره ميکرد .هميشه به عشق شوهرش خونه تميز بود و برق
ميزد و با چيزايي که داشتن بهترين غذاي ممکن رو درست ميکرد.هيچ
وقت دستشونو جلو کسي دراز نميکردن.ساده زندگي ميکردن اما
خوشبخت بودن.تا اينکه. يه شب که پسره براي کار دير کرده بود يه اس
ام اس رو کوشي دختره اومد.کارت شارژ بود.دختره تعجب کرده بود.بعد
از اون هيچ کس زنگ نزد.منتظر شد اما خبري نشد.فکر کرد اشتباهي
گئجه اولدی هامی یاتدی
نیلوم آخر یاتانمورام
یارین فیکری دوشوب باشا
فیکرین باشدان آتانمورام
آغزیم دولوب غم کدردن
چئگنمیشم " اوتانمورام
یاریم منی آتوب گئدوب
منکه یاری آتانمورام
عشقی پولا ساتوب گودوب
من عالمه ساتانمورام
عشق پاکدی اول آخر
اونا هوس قاتانمورام
یول اوزاقدی کروان خسته
یوکوم یخوب چاتانمورام
غم لشگری کسوب یولی
گوجوم چاتمور باتانمورام
عومر قاچور من قوورم
هاخلییورام توتانمورام
یئنه غمخانه كیمین دیر منه دونیا گئجه لر
سن كی یوخسان گؤره سن گؤزلری دریا گئجه لر
بیر قارانلیق كوچه دیر ، بیر باجادیر ، بیرده منم
كیم بیله ر دردیمیزی همشه ، یلدا گئجه لر
گؤزلیم گؤزلرینی اولدوز ائله گؤزلریمه
بلكه اولسون یوخومون كابوسی ، رؤیا گئجه لر
سن گئدندن سورا بیر بوغضدی سالیب درده منی
گوزیاشیمدان ائله دیم دردی مداوا گئجه لر
سئوگی نین معناسینی گئزمه اوره کلرده کی من
ائتمیشم صبحه قدر سئوگینی معنا گئجه لر
یک عمر و احساس!
گــاهــے عـــمـــر تــلـف مــے شــود ؛
بــﮧ پــاے یـــڪـ اפـــســاس . . .
گـــاهــے اפـــســاس تــلـــف مــے شـــود ؛
بـــﮧ پــاےعـــمـــر (!)
و چــﮧ عـــذابــے مــے ڪــشــد ،
ڪــســے ڪــﮧ هــم عـــمـــرش تــلــف شــده ؛
هـم اפـــســاســـش .
دوتا عاشق با هم ازدواج کردن وضع پسره زياد خوب نبود برا همين
هميشه کار ميکرد تا زنش راحت زندگي کنه گاهي وقتا حتي شبا هم کار
ميکرد. همه کار ميکرد.کارگري فروشندگي حمالي عملگي .سخت کار
ميکرد اما حلال.هيچ وقت دست خالي نميومد خونه.وقتي ميومد دختره با
جون و دل ازش استقبال ميکرد.ماساژش ميداد براش غذا ميذاشت
پاهاشو پاشوره ميکرد .هميشه به عشق شوهرش خونه تميز بود و برق
ميزد و با چيزايي که داشتن بهترين غذاي ممکن رو درست ميکرد.هيچ
ادامه مطلب مراجعه کنید